موضوعی رو که مکررا در تبلیغات پدیده ی شاندیز و مخصوصا طرح شهر رویایی پدیده مشاهده میکنیم این هست که در تبلیغات این طرح مدام سخن از کمک به تولید ملی و اشتغال زایی هست. ما در متن پیش رو قصد داریم این مساله را بررسی و نکاتی را پیرامون آن بیان نمایییم.

1-      اشتغال زایی

2-      کمک به تولید ملی، کار و سرمایه ی ایرانی

3-      تاسیس کارخانجات مختلف از جمله (کارخانه فولاد و ...)

4-      حمایت قشر مذهبی از این طرح

5-      کمک به اقتصاد شهری و ملی

·         اشتغال زایی: یکی از نکاتی که در تبلیغات این مجموعه به چشم می خورد ادعای کمک به اشتغال زایی کشور است ، سوالاتی  که می شود در این مبحث بیان نمود این است که: الف- به طور کلی جهت ایجاد یک فرصت شغلی چه مقدار پول لازم است؟ ب- برای ایجاد یک فرصت شغلی در این مجموعه چه میزان پول خرج شده؟ ج- اشتغال ایجاد شده برای سازندگان فصلی و موقتی است یا دائمی؟

معمولا برای ایجاد فرصت شغلی در بخش کشاورزی تقریبا به حدود 80تا 90 میلیون و جهت ایجاد یک فرصت شغلی در بخش نساجی 40 میلون تومان پول مورد نیاز است؛ ولیکن از میزان وام های کلانی که توسط این مجموعه برای ساخت گرفته شده به نظر می آید هزینه ی ایجاد یک فرصت شغلی در این طرح چیزی بیش از مبلغ 200 میلیون تومان بوده که اگر همین مبلغ در بخش نساجی مورد استفاده قرار میگرفت به ازای هر فرصت شغلی در پدیده ی شاندیز ، 5 فرصت شغلی دائم ایجاد میشد. بسیاری از اشتغال های ادعا شده در این شرکت موقتی است، چرا که این شرکت نسبت به تامین شغل کارگران و دست اندر کاران ساخت این مجموعه پس از اتمام طرح ساخت مسئولیتی ندارد.

·        کمک به تولید ملی: سوالی که در این بخش مطرح می شود این است که تولید ملی چیست ؟ و آیا این طرح در کوتاه مدت و دراز مدت کمک به تولید ملی و کار و سرمایه ی ایرانی است؟ به نظر اینجانب تولید ملی شامل مقوله های چون تولید صنایع دستی ،تولید مواد صنعتی مورد نیاز کشور، تولید مواد مصرفی کشور در بخش کشاورزی ، تولید مواد پتروشیمی مورد نیاز و مقولاتی از این دست است که هیچ کدام از این موارد را در پروژه ی پدیده ی شاندیز دخیل نمیبینم. مسئله ی مهم دیگر این است که بازار های ساخته شده در این طرح چگونه می تواند به کار و سرمایه ی ایرانی کمک کند در حالی همه ی ما خوب میدانیم که قفسه های مغازه های آن در سال های بعد با انواع و اقسام جنس های خارجی و چینی پر خواهد شد و چیزی خواهد شد شبیه الماس شرق که سر تا پا و بالا تا پایین فروشگاه های آن با همین جنس ها پر شده است و در نهایت چنین طرحی چگونه می تواند به تولید ملی کمکی کرده باشد؟ و ایا سرمایه ی ایرانی بهتر نیست در جایی خرج شود که برای اقتصاد کشور ما به ازای واقعی داشته باشد؟

·        تاسیس کارخانجات مختلف: مسئله ی دیگری که باید به آن پرداخت ادعای تاسیس کارخانجات مختلف است،که باید عرض نمود کارخانجاتی که در این راستا تاسیس شده اند تمامی شان جهت پایین اوردن هزینه های اولیه ی تولید چنین طرحی است ،به بیان دیگر تمامی این کارخانجات فقط برای برآورده کردن نیاز های این طرح تاسیس شده و آینده شان پس از اتمام این پروژه نامعلوم است .

·        حمایت قشر مذهبی: جالب اینجاست که در تبلیغات این شرکت تصویر افراد مذهبی و خانم های رو گرفته نمایش داده می شود که با کمی تفکر ممکن است به اهداف چنین عملی پی ببرید!!

·        کمک به اقتصاد شهری: در نهایت باید از خود پرسید که به سر انجام رسیدن چنین طرحی ایا می تواند به اقتصاد شهر مشهد و در نهایت اقتصاد ملی کمکی کند یا خیر؟ اما حقیقت این است که چنین طرحی تنها به پر پول شدن عده ی اندکی از سرمایه گذاران اصلی این پروژه منجر خواهد شد و ما به ازای آن برای سارین بسیار اندک خواهد بود. با یک حساب سر انگشتی میشود فهمید که به طور تقریبی میزان عایداتی که پس از بهره برداری از چنینی طرحی به جیب صاحبان سرمایه ی آن سرازیر خواهد شد چه میزان است.هر کدام از واحد های تجاری که قطعا با مبلغی بالای چند صد میلیون تومان - و به عقیده ی برخی یک میلیاد تومان- به فروش خواهد رسید  ، هتل ها و مراکز تفریحی که با مبالغ هنگفت اجازه خواهند شد و موارد دیگری از این دست. علاوه بر این گمان نمیرود وجود چنین طرحی به بهبود وضع اقتصادی مردم بومی منطقه خود کمکی نماید چرا که جهت خرید و اجاره ی واحد های اداری و تجاری و تفریحی هزینه ها انقدر بالاست که جیب مردم بومی قطعا نخواهد توانست هزینه ی آن را بپردازد. در نهایت به نظر نمیرسد چنین طرحی علیرغم همه ی سر و صدایی که به راه انداخته فایده ای به حال اقتصاد کشور داشته باشد. این طرح در شرایطی که در حال اجراست که رهبر مردم و مسئولین را به اقتصاد مقاومتی فرا خوانده اند و یکی از لوازم اقتصاد مقاومتی آن است که سرمایه ها در نقاطی تمرکز پیدا کند که نقطه ی ضعف ما در مقابل دشمن است ، در مقولاتی همچون پتروشیمی ، صنعت نفت ، نساجی ، نهاده های دامی ، کشاورزی و ... و این امر به خوبی برای خوانندگان روشن است که توسعه ی چنین مکان هایی که مردم جامعه را تنها به مصرف گرایی تشویق میکند  خلاف خواست رهبری و بر خلاف صلاح اقتصادی مملکت ماست...

***تمام عواید این مجموعه به جیب سرمایه داران آن سرازیر خواهد شدکه تعداد اندکی از افراد هستند پس چطور میتوانیم بگوییم به اقتصاد شهر مشهد کمک شده است؟ این پروژه یک پروژه ی عمومی و دولتی نیست!  پروژه ی خصوصی ایست که وام های بسیار کلانی از دولت گرفته است و سهامی عام نیز نیست که سهامش در بورس به فروش رفته باشد تا به اقتصاد کشور و عموم مردم کمک کند! ما چطور میتوانیم بگوییم این کمک به اقتصاد شهر است؟ نهایت و مخلص کلام من این است: این پروژه برای اقتصاد کشور مضر است! چرا؟ چون اجناسی که در بازای های مجموعه به فروش خواهد رفت خارجی و مجموعا چینی خواهد بود و ثانیا اصلا فلسفه ی وجود چنین مجموعه ای این است که مردم را به خرید و خوش گذرانی تشویق میکند. این در حالیست که ما در جنگ اقتصادی هستیم و اقتصادمان باید اقتصاد مقاومتی باشد ، اقتصاد زمان جنگ باشد! اقتصاد مقاومتی با خوش گذرانی و خرید کالاهای تجملی و غیر ضروری خارجی منافات دارد! پس "پدیده" نه تنها برای اقتصاد شهر مشهد مفید نیست بلکه برای اقتصاد کشور به قطع و یقین مضر و زیان آور خواهد بود 

منبع : mojahede313.blogfa.com